خاورمیانه کانون منازعه و بحران در جهان کنونی است. این منطقه در سالهای پایانی قرن بیستم و سالهای ابتدای قرن حاضر صحنهی شدیدترین درگیریها بوده است. جنگ ایران و عراق که عنوان طولانیترین نبرد کلاسیک ...
بیشتر
خاورمیانه کانون منازعه و بحران در جهان کنونی است. این منطقه در سالهای پایانی قرن بیستم و سالهای ابتدای قرن حاضر صحنهی شدیدترین درگیریها بوده است. جنگ ایران و عراق که عنوان طولانیترین نبرد کلاسیک را یافته، جنگ خلیج فارس، اشغال کویت توسط عراق، چالش قدرتهای منطقهای در خلیج فارس، ورود نظامی آمریکا به عراق و سقوط رژیم بعث عراق، جنگ داخلی یمن، درگیری اسرائیل و لبنان، بحران هستهای ایران و... از جمله اصلیترین رویدادهای بحرانی و بحرانزا در سالهای اخیر در خاورمیانه هستند. با توجه به ساخت و بافت منطقه چنین منازعاتی به طور پیوسته اتفاق خواهد افتاد و با روند کنونی افق خاورمیانه همواره نمایانگر بحران و منازعه و ناامنی خواهد بود. دلیل الزام امنیت اسرائیل و تضمین جریان انرژی این منطقه همواره مورد توجه دولتمردان آمریکا بوده است. جورج دبلیو بوش در فاصلهی سالهای 2001 تا 2009 رئیسجمهوری آمریکا بود. حمله به افغانستان، اشغال یکجانبهی عراق و اعمال تحریم نسبت به کشورهای مستقل از آمریکا در خاورمیانه پس از یازدهم سپتامبر 2001 از جمله اعمال یکجانبهی بوش در قبال خاورمیانه است. وی برای اجرای استراتژی امنیت ملی آمریکا طیف وسیعی از ابزار از حملهی سختافزاری نظامی تا توسل به حقوق بشر و لزوم اعطای آزادیهای سیاسی را به کار گرفته است. بنابراین و با توجه به استفادهی مستمر هیئت حاکمهی آمریکا از مبانی حقوق بشر در تعامل خویش با جهان اسلام؛ پرسش اصلی این نوشتار این است که: استراتژی زمان اوباما در موضوع حقوق بشرِ کشورهای اسلامی با استراتژی بوش چه تفاوتی داشته است؟