محمدحسین جلالی راد؛ سهراب صلاحی؛ مریم مرادی
دوره 11، شماره 4 ، اسفند 1401، ، صفحه 75-99
چکیده
حقوقبشر، الزاماتی را فراروی دولتهای عضو جامعه بینالمللی قرار میدهد. نقض این الزامات، به تحقق مسئولیت بینالمللی دولت و تحمیل ضمانتاجراهای مقرر میانجامد. رویة دولتهای قدرتمند بعضاً در این ...
بیشتر
حقوقبشر، الزاماتی را فراروی دولتهای عضو جامعه بینالمللی قرار میدهد. نقض این الزامات، به تحقق مسئولیت بینالمللی دولت و تحمیل ضمانتاجراهای مقرر میانجامد. رویة دولتهای قدرتمند بعضاً در این راستا بوده است که تغییر نظامسیاسی میتواند یکی از این ضمانتاجراها باشد؛ امری که منجر به تقدم منافعسیاسی بر قواعد حقوقی میشود. مقاله حاضر، با بهره-گیری از روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی تغییر نظامسیاسی در طرح خاورمیانة بزرگ ایالاتمتحده در پرتو موازین بین-المللی حقوقبشر و حقوق بشر اسلامی پرداخته و به این پرسش پاسخ میدهد که تغییر نظامسیاسی در طرح خاورمیانة بزرگ ایالاتمتحده تا چه اندازه با موازین بینالمللی حقوقبشر سازگار است؟ هدف از این بررسی آن است که توجیهات ناظر به منافع سیاسی را از دغدغههای راستین حقوقبشری تفکیک نماید. مقاله پس از ارزیابی، به این نتیجه نائل میشود که تغییر نظامسیاسی در پرتو الزامات حقوق بینالملل، از جمله موازین بینالمللی حقوقبشر، مشروعیت نداشته و لذا طرح خاورمیانة بزرگ ایالاتمتحده ناقض این موازین است.